در گورستان پینه شالوار ما شاهد سه دوره ساخت سنگ قبرها هستیم:
1- قبرهایی با آلات تناسلی مردانه (و زنانه. در دیدارمان از آن گورستان، سنگ قبرهایی با طرح آلات تناسلی زنانه مشاهده نشد، ظاهرا توسط غارتگران نابود شده اند!احتمالا!)
2- سنگ قبرهایی که مشابه آنها را در تبریز و شهر های دیگری چون اهر ، مراغه ، خوی و اردبیل ... نیز، می توان مشاهده کرد و هیچ گونه شناسنامه ای واقعی ندارند ، به غیر از برخی سنگ قبر مورد دستکاری قرار گرفته، بقیه الفبایی به خود ندارند و از روی برخی مشخصات می توان نشان داد که مربوط به ارامنه مهاجر می باشند
3- سنگ قبرهای اسلامی که دارای متن ها و تاریخ های جدید هستند
بررسی این سه نوع سنگ قبرها ما را با شرایطی بسیار جالب و قابل بررسی آشنا می کند، به طوری که شاهد سه نوع جمعیت ساکن در آن منطقه هستیم که از لحاظ فرهنگی هیچ ارتباطی با همدیگر ندارند و اجزای فرهنگی آنها هیچ نوع ارتباطی را برایمان نمایش نمی دهد!. باید گفت چرا؟
«روستائیان در این سوراخ ها آب و دانه می ریختند تا پرندگان از آن تغذیه کنند و ثواب آن نصیب صاحب قبر باشد.»!!!
در همان چند قدمی شاهد چنین سنگ هایی بودیم :
در کل گورستان هیچ یک از این طرح های برافراشته را سالم نیافتیم چون همه آنها را به صورت عامدانه شکسته بودند. در سنگ قبر سوراخ دار اول شاهد سوراخ کوچک مستطیلی کوچکی هستیم ولی در تصاویر بعدی شاهد سنگ هایی هستید که سوراخ موجود در بالای سنگ قبر به صورت مربعی عمیق می باشند. در آن چهار سنگ قبر هیچ تزیینات سنگ تراشی و طرح روی سنگ دیده نمی شود و سنگ قبر به صورت پازل از چند قسمت تشکیل شده است و از لحاظ کیفیت سنگ تراشی و جنس سنگ، زیاد فاخر نیستند ولی در سنگ قبر اول شاهد تراش و تزیینات بسیار زیبا و منحصر به فردی هستیم مخصوصا انتخاب نوع سنگ بسیار قابل توجه است به طوری که می توان گفت که این سنگ قبرها مربوط به گروه واحدی نبوده اند. سنگ قبر های پازل مانند دارای مناره های شکسته ای هستند که شما دو نمونه از آنها را می بینید ولی برای سنگ قبر هایی از نوع اول هیچ نرینگی تراش خورده ای از سنگ را نیافتیم!؟ می توانید بگویید چرا؟! چه چیزی به صورت نرینگی و با چه طرحی،در آن قسمت قرار می گرفت؟!؟!
(ادامه دارد ...)
چندی است که پاسخ نژاد پرستان نسبت به تحقیق و تفحص و یاد آوری دروغ هایی که تاریخ نویسی کنیسه ای و کلیسایی برایمان ارائه داده اند بازخوردی خارج از فحاشی و برخورد های نامناسب دیگر به همراه نداشته است. زمانی بود که معاندین با حقیقت، بعد از انتشار مستند تختگاه هیچکس، از صحنه سازی و زاویه دوربین تصاویر سخن می گفتند به طوری که چند روز پیش شخصی با ادبیاتی نامناسب بنده را دعوت به مناظره نمود و با طرح سوالی ساده مات شد!.
آیا این سنگ قبر نیمه تراش است یا نه؟
برای آن کسانی که نیمه تراش بودن چنین سنگ قبری را نمی توانند درک بکنند قبول مطالب کوهسان بنیان اندیشی کار ناممکنی خواهد بود. در یادداشت قبلی در رابطه با همین موضوع نشان دادم که در نواحی بسیار وسیعی از ایران به دلیل کثرت غیر قابل تصور حضور یهودیان ، ارامنه و گرجی ها، شاهد گورستان ها و بقعه های بزرگان این اقوام و مذاهب هستیم.
در یک سیر از رشته کوه های قفقاز به سمت زاگرس در ایران استل هایی به شکل اسب (در نواحی گرجستان) ، قوچ (در آذربایجان) و شیر و سگ (در زاگرس) را مشاهده کردیم. این استل ها به دلیل قرار گرفتن در مجاورت گورستان ها با نام سنگ قبر معرفی می شوند در حالی که از دلایل و کاربردهای آن بی خبریم و گفته های پیرامون آنها افسانه هایی بیش نیست و نیاز به تحقیقات جدیدی در این زمینه وجود دارد.
«گورستان سفید چاه، قبرستانی متعلق به دوره تیموریان است که در روستای سفید چاه شهرستان بهشهر و در بخش یانه سر، واقع شده و این اثر در تاریخ 17 اسفند 1381 با شماره ثبت 7845 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.این قبرستان عجیب سفید چاه در روستای سفیدچاه بهشهر قرار دارد و قدمت آن به بیش از 1200 سال پیش بازمیگردد که نمای گورستان با تخته سنگهای محرابی در صفوف منظم در بدو ورود همانند لشکری عظیم است که به پا ایستاده اند و نظاره گر هستند (مهر)«.
«اگر آن شهرستانی دورافتاده وظیفه فرهنگی خود را نیک دریافته و به جای آورده است، پس روشنفکری و مسئولان فرهنگی کشور غبار پاپوش او نیز محسوب نمی شوند.»