مروری بر داستان حیات(2)
در یادداشت قبلی اشاره کردم که جزایر هاوایی تنها خشکی هایی هستند که بعد از ربوده شدن صفحه عظیمی از پوسته زمین توسط آن...
از بی مهری مسئولین تا مسکن بی مهر!
درباره جریانات اخیر توضیح چند نکته را ضروری دیدم: زلزله اخیر در کرمانشاه نشانه های دیگری از ناکارآمدی دولت و مسئولین...
در اکثر مناطق
آذربایجانمخصوصا نواحی شمالی آن، روستاهای زیادی با نام "تازاکند" (روستای جدید) وجود دارند.
بر اساس یک تحقیق کوتاهی که بنده انجام داده ام ساکنین این روستاها تا همین یکصد سال
پیش اکثرا کوچرو بوده اند. این روستاها به قدری تازه ساز هستند که حتی نامی به خود ندارند و هنوز جوارانشان آن روستا ها را با اسم تازا کند می شناسند.
اگر از تبریز به طرف نوار مرزی "آرازچایی" (رودخانه ارس)
حرکت کنیم تنها در روستای "سرند" مسیر تبریز ورزقان می تواینم شاهد یک حمام باشیم که قدمت آن حمام
بیشتر از 60 سال نیست. در ابتدای یک نوار کوهستانی "گویجه
بل"، واقع در مسیر تبریز اهر، فقط یک کاروانسرا می توان یافت که قدمتی فراتر از قاجاریه ندارد، گرچه آن را جزو کاروانسراهای عباسی معرفی می کنند!.
در محدوده وسیعی از مناطق یاد شده نمی توان آثار فراوان و با شکوهی را یافت که دارای ارتباطات منطقی با هم باشند ولی بعد از این طی مسافت و تا حاشیه رودخانه ارس، با قلعه هایی روبرو می شوید که کمترین امکانات
رفاهی در آنجا وجود ندارد. این قلعه ها نیز به دلیل صعب العبور بودن مسیرهای ورودی و فضای داخلی بسیار کوچک برای زندگی، نمی توانستند جمعیت فراوانی را به عنوان سکنه در زمان ها مورد استفاده، در خود جای دهند. از مهمترین آن ها می توان قلعه های موسوم به جوشون
در نزدیکی ورزقان، آوارسین و بز در نزدیکی کلیبر، پشتو در نزدیکی هوراند و قهقهه در نزدیکی مشگین را
نام برد. در مرکز شهر های یاد شده به غیر از چند یادمان معلوم، آثار دیگری نمی توان یافت. در بهار
و تابستان عشایر قبیله ها و طایفه های مختلف به این نواحی کوچ می کنند که در ییلاق های سر سبز
منطقه آلاچیق ها و کومه ها و چادر های خود را برپا می داند. آنها به گله داری مشغول هستند. وجود این عشایر نشان دهنده بسیاری از مسائل می باشد. در بیشتر روستا های این منطقه تا همین 20 سال پیش چیزی به نام توالت وجود نداشتو آن ها برای رفع حاجت به بیرون از خانه و یا داخل طویله ها می رفتند. نمی دانم روشن تر از این توضیحات، برای طالبان حقیقت چه چیز دیگری می توان بیان کرد تا جماعت به اصطلاح روشنفکر ما بدانند، همه ما مهاجرین سده های اخیر هستیم.
بر اساس تحقیقاتی که
بنده انجام داده ام تقریبا تمامی عطاری ها از سادات به شمار می روند.
این شک بر انگیز است و چنین سوالی را در ذهن بنده ایجاد می کند:
«چگونه این حرفه فقط در بین سادات رواج یافته و
دیگر مردم نتوانسته اند به آن وارد شوند؟
وقتی یهود را همواره در رشته
پزشکی فعال و سرآمد دیده ایم و زمانی که می دانیم با مدیریت همین یهودیان سنگ بنای شهرها و
روستاهای تازه ساخت منطقه شکل گرفته اند می توان به وضوح تمام رسوب این تفکرات
اکثرا خرافی در طب گیاهی را ریشه یابی کرد و باز دست های پنهان یهود را در کار دید. ----------------------------------------------------------------------
در تبریز نوعی شیرینی وجود دارد که به آن "نوقا" می گویند و از سوغت مهم این شهر به شمار می آید. این شیرینی انواع مختلفی دارد که به آن "ریس" و یا "اریس" نیز می گویند.
در اصفهان نیز شیرینی معروفی وجود دارد که از لحاظ شکل و رنگ و ساخت، بسیار شبیه نوقای تبریز می باشد و به آن "گز" می گویند.
این دو شیرینی می توانند جایگاه مشترکی داشته باشند که در تبریز به نام نوقا و در اصفهان با نام گز
شناخته می شود. چگونه می توان این شیرینی را به عنوان سوقات مشترک دو شهر در نظر گرفت که فاصله جغرافیایی زیادی نسبت به هم دارند؟ به احتمال قوی این شیرینی توسط ارامنه از تبریز به اصفهان رسیده است. زیرا ارامنه در هر دوی این شهر ها سکونت داشته اند.
لازم به توضیح است کلمه "نوقا"(نوعی شیرینی) چون "قونقا"(تراموا) لغات روسی هستند.
عزیز دوستوم، اصفهان گزینین نوقایا بنزه مه سینده، اورایا شاه عباس طرفیندن آپاریلان تبریزلیلرین نقشی اولابیلمز؟ بو موضوع اوستونده ده فیکیرلشین. چونکو اروپالی سیاحلارین یازدیغینا گؤره، عباس آباد (محله تبریز نو) محله سی اصفهانین لاب آبرولی و مدرن محله سی ایدی و بورانین اهالیسی تبریزدن آپاریلان صنعتگر و هنرمندلر و ایشینده متخصص انسانلاری ایدی. بو موضوع اوچون مثلاً «مجموعه مقالات همایش صفویه در تبریز» کتابینی، «سفرنامه کمپفر» و ... آلیب، اوخویابیلرسینیز. بیر ده yaxinyol.blogfa.com وبلاگیندان «آنچه که دیگران از تبریز دارند» مقاله سینی (بو حقیردن) اوخویابیلرسینیز. تحقیقه علاق لی اولدوغونوزو تحسین ائدیرم. ساغ اولون.
او زامانکی صفویه آدیندا بیر دوره و شاه عابباس آدیندا بیر شاه یوخدور تاریخده و اصفهان و تبریز ایکیسیده 150 ایلین ایچینده روسلارین پوللارینان دوزلینیبلر بس بو ناغیللارا چوخ باش وئرمیین.
عزیز دوستوم، اصفهان گزینین نوقایا بنزه مه سینده، اورایا شاه عباس طرفیندن آپاریلان تبریزلیلرین نقشی اولابیلمز؟ بو موضوع اوستونده ده فیکیرلشین. چونکو اروپالی سیاحلارین یازدیغینا گؤره، عباس آباد (محله تبریز نو) محله سی اصفهانین لاب آبرولی و مدرن محله سی ایدی و بورانین اهالیسی تبریزدن آپاریلان صنعتگر و هنرمندلر و ایشینده متخصص انسانلاری ایدی. بو موضوع اوچون مثلاً «مجموعه مقالات همایش صفویه در تبریز» کتابینی، «سفرنامه کمپفر» و ... آلیب، اوخویابیلرسینیز. بیر ده yaxinyol.blogfa.com وبلاگیندان «آنچه که دیگران از تبریز دارند» مقاله سینی (بو حقیردن) اوخویابیلرسینیز. تحقیقه علاق لی اولدوغونوزو تحسین ائدیرم. ساغ اولون.
او زامانکی صفویه آدیندا بیر دوره و شاه عابباس آدیندا بیر شاه یوخدور تاریخده و اصفهان و تبریز ایکیسیده 150 ایلین ایچینده روسلارین پوللارینان دوزلینیبلر بس بو ناغیللارا چوخ باش وئرمیین.
عالی عالی نبود ولی خوب بود