کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

فرقه های جدید! (2)

«رفت و اجرای قتلش در 27 شعبان 1266 واقع شد مطابق با 8 ژوئیه 1850. ولی قبل از اجرای قتل محبس او را تغییر دادند و از ماکو به قلعه چهریق بردند.

در صفحه بعد از 132 کتاب نقطة الکاف که به همت پروفسور ادوارد براون منتشر گردیده‌است در ذیل تصویر این قلعه و رودخانه نوشته شده‌است:

قلعه چهریق در نزدیک ارومیه در آذربایجان که میرزا علی محمد باب قبل از اعدام درآنجا محبوس بوده و به جبل شدید از آن تعبیر می‌کند.در اینجا فقط با نامه‌ای مخفی شده در گردو !!! یا نوشته‌هایی که به صورت ضد آب دوخته شده بودند و در شیر غوطه ور شده بودند!!! و امثال اینها ارتباط بین باب و پیروانش ممکن بود. باب که اکنون محکوم به بیش از سه سال حبس شدید شده بود، عملاً نمی‌توانست به طور مستقیم مسئول گرایش به مقاومت مسلحانه احتمالی توسط پیروانش در نظر گرفته شود. با این وجود دولت او را سرچشمه آن تعالیمی می‌دانست که کل امپراطوری ایران را دچار تشنج کرده بود و تصمیم به مــرگ او گرفت. آنان تصور می‌کردند که با مرگ او کل جنبش باید از هــم بپاشد.» (ویکی پدیا) 

در کشوری که همه چیز به دست ابر قدرت های وقت برپا می شد رساندن نامه به باب در داخل گردو و در داخل ظرف شیر نمی دانم که چه مفهومی دارد !!!. چنان چه می بینید با جمله پردازی سعی در مظلوم نشان دادن این فرقه را دارند که در یادداشت قبلی مدافعان آن را دولت های علیه روس و انگلیس و فرانسه معرفی کردم. و چنانچه می بینید  پرفسورهای اجیر شده از طرف خاخام و کشیش در همه جا در حال بیان و تشریح کرده های خود هستند. می گویند دولت « تصمیم به مــرگ او گرفت» ولی این فرقه برای نابودی ایجاد نشده بود بنابراین می گویند « آنان تصور می‌کردند که با مرگ او کل جنبش باید از هــم بپاشد ». بله هدف ایجاد تفرقه در بین مسلمین بود و همین امروز هم این فرقه ها از طرف کنیسه و کلیسا حمایت می شوند. 

 

 

این هم همان مسجدی است که در یادداشت مناره های کج به آن اشاره نمودم و در باره آن چنین نوشته اند: 

 

«محل برگزاری جلسه علما با سید محمد علی باب در تبریز که اکنون به نام مسجد صاحب الامر شناخته می‌شود.»(ویکی پدیا) 

 

این جزو همان سه مسجدی بود که در نقشه دارالسلطنه تبریز ثبت شده بود و آن را به زمان صفویه نسبت داده بودند که بارها توسط عثمانی تخریب و توسط شاه طهماسب تجدید بنا شده بود که در عین حال خانگاه اهل حق نیز به شمار می رفت و ماجرای گاو و میترا پریتان و ... نیز در آن جمع بودند و اکنون به مرکز تجمع بابئیان تبدیل کرده اند!!!. اخیرا اخباری را از تورکیه خواندم که قرار بود در برخی شهر های تورکیه و در کنار برخی از مساجد جمع خانه و خانگاه نیز تاسیس کنند که نمونه آن را در ایران با نام حسینه و ... می شناسیم!. البته نمی دانم بر اساس تعالیم اسلامی جمع خانه چه مفهومی دارد و چه ربطی به اسلام و مسلمین دارد و چرا باید در کنار مساجد به ساخت چنین ابنیه ای بپردازند؟!. چون اصولا کسانی که به غیر از خدا معبود و قادر مطلقی را می شناسند جزو مشرکین محسوب می شوند و بهتر است معابد شرک خود را به کنار کنیسه و یا کلیسایی ببرند که از طرف کشور های یهودی و مسیحی نیز بیشتر حمایت می شوند. 

 

 

به بخشی از دیوار این جمع خانه توجه کنید!. آیا نشانه ای از توحید و یکتا پرستی را در آن می بینید؟!. نمی دانم عکس آتا تورک در دیوار این جمع خانه چه مفهومی می تواند داشته باشد؟!. همگان را به مسخره گرفته اند ولی زمان در حال تغییر است و مسلمین در حال بیدار شدن هستند و پاسخ همه این توهمات و اغتشاشات ایجاد شده را خواهند داد. (ادامه دارد...)

نظرات 2 + ارسال نظر
saeed asasi شنبه 24 مهر 1395 ساعت 19:03 http://www.Archigroup.ir

سلام.
شما در مورد اندیشه و ایدولوژی مردم یارستان (اهل حق ) چه میدانید؟؟؟؟
لطفا تا در بطن موضوعی نبودید اظهار نظر نکنید..
یارستان از ادیان مقدرس و ازلیست...که از میترایسم و آیین مهر پرستی و یکتا پرستی شروع شده و الان با عنوان اهل حق میباشد...
حق تعالی در بالاترین جای در اندیشه یارستانیان و بعد از آن خلقه های نورانی که همان ذاتهای پاک و منزه میباشد را مورد ستایش قرار میدهند.
دوست عزیز یارستانیان ذاتهای نورانی را قبول و مورد ستایش قرار میدهند...جسمیت برای آنها مهم نیست...حضرت مولا علی--حضرت محمد..امام حسین ابوذر حضرت فاطمه و سلمان فارسی...یا زرتشت و کوروش و مسیح و ایلیا و ابراهیم و سلیمان و آدم و هوا یوسف و ادریس .بهلول. آسیه تا مولانا و شمس و همان شیخ صفی و شیخ زاهد گیلانی و....هر کدام در جای خود بنا به ذاتی ازلی و پاکشون که در ادوار مختلف با توجه به پاک بودن و باز بودن چشم بصیرت اولیا و و اوصیا گواهی دادند و بیان نمودند که از نزدیکان و موهبان حضرت حق هستند مورد تقدس برای یارستانیان هستند...
پس ما یارستانیان(اهل حق) یکتاپرست و حقیقت پرستیم.
خواهش میکنم بدون مطالعه چیزی را عنوان نفرمایید که گروهی راه تخریب کنید...اگر مسلمان باشید میدانید که خداوند هرگز از چنین کاری راضی نیست.
یا علی مدد.

خداوند به هم فکران یارستانی شما شفا عنایت کند. در آیین اهل حق خود بمانید و ستایشگر شیخ صفی و زاهد گیلانی باشید!

مویّد سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 16:47 http://yaqut.blogsky.com/

سلام:www.ahlevela.ir/pdf/kereshmeye_hosn.pdf

بنیان اندیشی جواب این گفتار ها را داده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد