«از پرآوازهترین بناهای جهان و آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر آگره و در 200 کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شدهاست و یکی از عجایب هفت گانه جدید دنیا به شمار میرود. این بنا به دستور شاه جهان، پنجمین امپراتوری گورکانی هند به منظور یادبود همسر ایرانیتبارش، بنام ارجمندبانو بیگم مشهور به ممتاز محل که در سال 1631م در سفری جنگی بههنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده است. خود شاه جهان نیز بعدتر در همانجا به خاک سپرده شد.» (دانشنامه آزاد ویکی پدیا)
«این آرامگاه را شاهزاده اعظم شاه پسر اورنگزیب و حاکم اورنگآباد در اواخر سده هفدهم به تقلید از تاج محل برای مادرش ساخت. اما از آنجایی که او به اندازه شاه جهان، سازنده تاج محل آگرا، ثروتمند نبود مجبور شد این آرامگاه را خیلی کوچکتر و محقرانه بسازد و نمونهای کوچک از تاج محل اصلی است. از این رو به این بنا به نام «تاج محل فقیر» نیز شهرت دارد. با این وجود این بنا از بهترین آثار هنری دوره گورکانی در اورنگآباد به شمار میرود.» (دانشنامه آزاد ویکی پدیا)
کنیسه و کلیسا فرهنگ عمومی بشر را به آن وضعی در آورده است که بنای بسیار حقیر و کم کاری را به عنوان عجایب هفتگانه جهان معرفی می کند تا شاید در پس این نام ها توریست ها را بفریبند و از سیل زائران این حرم های متبرک دست ساخت یونسکو بتوانند سرمایه لازم برای ادامه این دروغ پردازی ها را فراهم کنند.
حال ببینید سازندگان تاریخ برای ما چه قدر آزادانه و بدون ترسی عمل کرده اند که دو بنای از لحاظ فنی تقریبا یکسانی و در فاصله نسبتا نزدیک به هم را ، با نام عجایب هفت گانه جدید جهان و آن دیگری را بنای محقر نامیده اند! آیا نمی دانند صدها بنای مانند تاج محل و مقبره بی بی کا نیز نمی تواند با قسمت کوچکی از معابد آخشاردام و نظایر آن در هند برابری داشته باشد؟؟؟
ولی چون هدف کار دیگری است باید به اشباح نظیر شاه جهان، مانند داریوش و کوروش بناهایی را نسبت دهند تا از بلا تکلیفی در آیند!
تمامی سازمان های بین المللی در کل جهان با مدیریت یهود اداره می شوند و هیچ تصمیم و عملی خارج از اراده آن ها صورت نمی گیرد. در راس تمامی این تشکیلات سازمان ملل قرار گرفته است و دستورات و خط و مشی های خود را از لابی های صهیونیستی دریافت می کند.
تورات عهد عتیق به عنوان فرهنگ و کتاب مرجع و مذهبی قوم یهود شناخته می شود، لذا بد نیست مردم جهان با گوشه هایی از حقوق بشر به سبک یهود در کتاب عهد عتیق آشنا شوند.
«و اما در روزهای آخر، کوه خانه خداوند مشهورترین کوه جهان خواهد شد و مردم از سراسر دنیا به آنجا آمده، خواهند گفت: " بیایید به دیدن کوه خداوند برویم و خانه خدای اسرائیل را زیارت کنیم او راه ها ی خود را به ما خواهد آموخت و ما مطابق آن عمل خواهیم کرد؛ چون شریعت و کلام خداوند از اورشلیم صادر می شود." خداوند در میان قوم ها داوری خواهد کرد و به اختلافات بین قدرت های بزرگ در سرزمین های دور دست پایان خواهد بخشید. ایشان شمشیرها و نیزه های خود را درهم شکسته، از آنها گاوآهن و اره خواهند ساخت .دولت ها دیگر بجان هم نخواهند افتاد و خود را برای جنگ آماده نخواهند کرد. هرکس در خانه خود در صلح و امنیت زندگی خواهد آرد، زیرا چیزی که باعث ترس شود وجود نخواهد داشت . این وعده را خداوند قادر متعال داده است. قوم های جها ن خدایان خود را عبادت می کنند و از آنها پیروی می نمایند ، ولی ما تا ابد خداوند، خدای خود را عبادت خواهیم کرد و از او پیروی خواهیم نمود .» (تورات عهد عتیق - فصل میکاه - صفحه 3)
باید از خاخام ها بپرسیم که این همه ناوهای جنگی که هر روز برای یک ماموریت خرابکارانه به سواحل مناطق مسلمان نشین گسیل می شوند، آیا سفینه های دموکراسی می باشند و آن راکت های فسفری و اورانیومی هم سوغاتی برای صلح جهانی به شمار می روند؟؟؟ اینکه "شریعت و کلام خداوند از اورشلیم صادر می شود" بر کسی پوشیده نیست. البته این سخنان یهوه ای است که خاخام ها صدای آن را از گوساله سامری می دمند زیرا خداوند جهانیان چنین نظری درباره مسائل نداشته و نخواهد داشت و تاییدیه قرآنی نداد. اما می دانیم از قتل عام وحشتناک پوریم تا امروز، مدیریت منطقه شرق میانه در دستان یهود می باشد. حال ببینیم یهود برای صلح جهانی چه روشی را انتخاب می کند و با همسایگان خود چگونه رفتار خواهد کرد :
«خداوند
می فرماید: "مردم
غزه بارها مرتکب
گناه شده اند
و من این
را فراموش نخواهم کرد و
از سر تقصیرشان نخواهم گذشت ،زیرا
آنها قوم مرا
تبعید نموده ،ایشان
را بعنوان
برده در ادوم
فروختند. پس من حصارهای غز
ه را به
آتش خواهم کشید
و تمام قلعه
هایش را ویران
خواهم کرد. اهالی اشدود
را می
کشم .شهر عقرون و
پادشاه اشقلون را
از بین می برم. تمام
فلسطینی هایی که باقی مانده اند
هلاک خواهند شد."»
(تورات عهد عتیق - فصل عاموس - صفحه 1)
«ای لبنان، دروازه های خود را باز کن تا آتش ،درختان سرو تو را بسوزاند. ای درختان صنوبر، برای تمامی درختان سرو که تباه شده اند گریه کنید. ای بلوطهای باشان زاری کنید، زیرا جنگل عظیم نابود شده است .ای حاکمان، گریه و زاری کنید، زیرا جا ه و جلال شما بر باد رفته است .غرش این شیرهای ژیان را بشنوید، چون دره اردن پر شکوهشان ویران شده است.» (تورات عهد عتیق - فصل ذکریا - صفحه 8)
پس یهودیان اسرائیل فتوای خود را برای بمباران فسفری مردم مظلوم غزه و حمله به مردم لبنان را از کتاب خاخام نوشته تورات عهد عتیق دریافت می کنند! آیا می توان با چنین توصیفاتی تورات را کتابی آسمانی برای هدایت نوع بشر تصور نمود؟ و خدا چه زیبا در سوره توبه می فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿28﴾قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿29﴾وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿30﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید حقیقت این است که مشرکان ناپاکند پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از فقر بیمناکید پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بىنیاز مىگرداند که خدا داناى حکیم است (28) با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمىآورند و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانیدهاند حرام نمىدارند و متدین به دین حق نمىگردند کارزار کنید تا با خوارى به دستخود جزیه دهند (29) و یهود گفتند عزیر پسر خداست و نصارى گفتند مسیح پسر خداست این سخنى است که به زبان مىآورند و به گفتار کسانى که پیش از این کافر شدهاند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه بازگردانده مىشوند (30)
بازخوانی این متن زیبای استاد خالی از لطف نیست:
«اگر یهود تورات آسمانی ندارد، کنیسه بیدغدغه برای فرماندهان نظامیاش، جواز کشتار یک میلیون فلسطینی در جنگ غزه را صادر کرده و پاپ طلایی، نسل کشی مسلمین به دست سربازان کلیسا در عراق و افغانستان را، با نگاهی حمایت گرانه متبرک میکند، پس معلوم نیست که با کدام منطق سیاسی و دینی و فرهنگی و حتی اقتصادی، در سرزمین اسلامی ما، برای نمایندگان فرقههای بیخدا هم کرسی اعلام نظر میگذارند و بیاعتنا به آیات قرآن که ورود اهل کتاب پیشین، یعنی یهود و نصاری به مراکز رسمی و عبادی مسلمانان را نهی میکند، یهود و ارمنی و زردشتی، همگی با هم، دوستانه و در ظرف واحدی پالوده میخوریم. بار دیگر یادآور شوم که از زمان ترک یکتاپرستی و ورود به شرک، یهود و نصاری به دورانی بازگشتهاند که هنوز پیامبر و کتابی برای هدایت آنان ارسال نشده بود. آیا رمز و نیاز کنترل بنیاسراییل با ارسال موسای پیامبر و کتاب تورات، اینک گشوده نمیشود که وارد کردن عقل و اندیشه و آرامش به میان خون خوارگانی فطری، از ماقبل موسای پیامبر است؟ آیا مسلمانان که به تنها پایگاه جهانی یکتاپرستی وابستهاند، دستورالعمل نهایی قرآن در باب نحوه سلوک با اهل کتاب پیشین را فراموش کرده و به یاد نمیآورند که یهود و نصاری دشمن اسلام و مسلماناناند و تحقیق و عقیدهای را دنبال نکرده و نمیکنند، جز این که شرق میانهی اینک مسلمان را هرچه میتوانند از حقیقت رخ دادههای تاریخی و هویت و فرهنگ قبل و بعد از دعوت پیامبر، دورتر کنند، زیرا کنیسه و کلیسا بازگشت و معاد برای ادای پاسخ و حساب رسی را باور ندارند.(هواخوری پنج)