کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

بیر ایکی کلمه دوغرو سوز (1)


پاییز سال 85 بود.
آذربایجان التهاب مهمی را پشت سر گذاشته و دانشگاه به تازگی باز شده بود. در منزل یکی از دوستان صمیمی ام (که ارادتمند او هستم) بودیم و درباره زبان ترکی و ویژگی های آن حرف می زدیم.
به او گفتم: در مقاله ای خوانده ام ...
 
"بر اساس نظریه ای کلمه تورک به مردم التصاقی زبانی گفته می شده، که از کوچ نشینی دست کشیده و به روستا نشینی و شهر نشینی یا به تعبیر بهتر به یکجا نشینی روی آورده اند، چون ظاهرا کلمه تورک ریشه در مصدر فعل اوتورماق یا دورماق دارد."

او اندکی سکوتی کرد و گفت: "پس با این حساب ما که هنوز تورک نشده ایم."

گفتم : منظورت چیست؟

او که از عشایر حاج علیلوی ورزقان بود گفت:

"ما که هنوز کوچ نشینیم."

در مدت این چند سالی که به وبلاگ نویسی مشغولم، بعضا به گفته او فکر می کنم. در آن منطقه با وجودی که حتی این مباحث در آن زمان مطرح نبود، او حداقل قدرت درکی داشت که در کمتر هویت طلبی یافته ام.

تفاوت را احساس کنید!


«از پرآوازه‌ترین بناهای جهان و آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر آگره و در 200 کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است و یکی از عجایب هفت گانه جدید دنیا به ‌شمار می‌رود. این بنا به دستور شاه جهان، پنجمین امپراتوری گورکانی هند به منظور یادبود همسر ایرانی‌تبارش، بنام ارجمندبانو بیگم مشهور به ممتاز محل که در سال 1631م در سفری جنگی به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌ است. خود شاه‌ جهان نیز بعدتر در همان‌جا به خاک سپرده شد.» (دانشنامه آزاد ویکی پدیا)



«این آرامگاه را شاهزاده اعظم شاه پسر اورنگ‌زیب و حاکم اورنگ‌آباد در اواخر سده هفدهم به تقلید از تاج محل برای مادرش ساخت. اما از آنجایی که او به اندازه شاه جهان، سازنده تاج محل آگرا، ثروتمند نبود مجبور شد این آرامگاه را خیلی کوچک‌تر و محقرانه بسازد و نمونه‌ای کوچک از تاج محل اصلی است. از این رو به این بنا به نام «تاج محل فقیر» نیز شهرت دارد. با این وجود این بنا از بهترین آثار هنری دوره گورکانی در اورنگ‌آباد به شمار می‌رود.» (دانشنامه آزاد ویکی پدیا)



کنیسه و کلیسا فرهنگ عمومی بشر را به آن وضعی در آورده است که بنای بسیار حقیر و کم کاری را به عنوان عجایب هفتگانه جهان معرفی می کند تا شاید در پس این نام ها توریست ها را بفریبند و از سیل زائران این حرم های متبرک دست ساخت یونسکو بتوانند سرمایه لازم برای ادامه این دروغ پردازی ها را فراهم کنند.

حال ببینید سازندگان تاریخ برای ما چه قدر آزادانه و بدون ترسی عمل کرده اند که دو بنای از لحاظ فنی تقریبا یکسانی و در فاصله نسبتا نزدیک به هم را ، با نام عجایب هفت گانه جدید جهان و آن دیگری را بنای محقر نامیده اند! آیا نمی دانند صدها بنای مانند تاج محل و مقبره بی بی کا  نیز نمی تواند با قسمت کوچکی از معابد آخشاردام و نظایر آن در هند برابری داشته باشد؟؟؟






ولی چون هدف کار دیگری است باید به اشباح نظیر شاه جهان، مانند داریوش و کوروش بناهایی را نسبت دهند تا از بلا تکلیفی در آیند!

صلح جهان از دیدگاه تورات عهد عتیق !

تمامی سازمان های بین المللی در کل جهان با مدیریت یهود اداره می شوند و هیچ تصمیم و عملی خارج از اراده آن ها صورت نمی گیرد. در راس تمامی این تشکیلات سازمان ملل قرار گرفته است و دستورات و خط و مشی های خود را از لابی های صهیونیستی دریافت می کند.

تورات عهد عتیق به عنوان فرهنگ و کتاب مرجع و مذهبی قوم یهود شناخته می شود، لذا بد نیست مردم جهان با گوشه هایی از حقوق بشر به سبک یهود در کتاب عهد عتیق آشنا شوند.


«و اما در روزهای آخر، کوه خانه خداوند مشهورترین کوه جهان خواهد شد و مردم از سراسر دنیا به آنجا آمده، خواهند گفت: " بیایید به دیدن کوه خداوند برویم و خانه خدای اسرائیل را زیارت کنیم  او راه ها ی خود را به ما خواهد آموخت و ما مطابق آن عمل خواهیم کرد؛ چون شریعت و کلام خداوند از اورشلیم صادر می شود." خداوند در میان قوم ها داوری خواهد کرد و به اختلافات بین قدرت های بزرگ در سرزمین های دور دست پایان خواهد بخشید. ایشان شمشیرها و نیزه های خود را درهم شکسته، از آنها گاوآهن و اره خواهند ساخت .دولت ها دیگر بجان هم نخواهند افتاد و خود را برای جنگ آماده نخواهند کرد. هرکس در خانه خود در صلح و امنیت زندگی خواهد آرد، زیرا چیزی که باعث ترس شود وجود نخواهد داشت . این وعده را خداوند قادر متعال داده است. قوم های جها ن خدایان خود را عبادت می کنند و از آنها پیروی می نمایند ، ولی ما تا ابد خداوند، خدای خود را عبادت خواهیم کرد و از او پیروی خواهیم نمود .» (تورات عهد عتیق - فصل میکاه - صفحه 3)

 

باید از خاخام ها بپرسیم  که این همه ناوهای جنگی که هر روز برای یک ماموریت خرابکارانه به سواحل مناطق مسلمان نشین گسیل می شوند، آیا سفینه های دموکراسی می باشند و آن راکت های فسفری و اورانیومی هم سوغاتی برای صلح جهانی به شمار می روند؟؟؟ اینکه "شریعت و کلام خداوند از اورشلیم صادر می شود" بر کسی پوشیده نیست. البته این سخنان یهوه ای است که خاخام ها صدای آن را از گوساله سامری می دمند زیرا خداوند جهانیان چنین نظری درباره مسائل نداشته و نخواهد داشت و تاییدیه قرآنی نداد. اما می دانیم از قتل عام وحشتناک پوریم تا امروز، مدیریت منطقه شرق میانه در دستان یهود می باشد. حال ببینیم یهود برای صلح جهانی چه روشی را انتخاب می کند و با همسایگان خود چگونه رفتار خواهد کرد :

 


«خداوند می فرماید: "مردم غزه بارها مرتکب گناه شده اند و من این را فراموش نخواهم کرد و از سر تقصیرشان نخواهم گذشت ،زیرا آنها قوم مرا تبعید نموده ،ایشان را بعنوان برده در ادوم فروختند. پس من حصارهای غز ه را به آتش خواهم کشید و تمام قلعه هایش را ویران خواهم کرد. اهالی اشدود را می کشم .شهر عقرون و پادشاه اشقلون را از بین می برم. تمام فلسطینی هایی  که باقی مانده اند هلاک خواهند شد."» (تورات عهد عتیق - فصل عاموس - صفحه 1)

 


«ای لبنان، دروازه های خود را باز کن تا آتش ،درختان سرو تو را بسوزاند. ای درختان صنوبر، برای تمامی درختان سرو که تباه شده اند گریه کنید. ای بلوطهای باشان زاری کنید، زیرا جنگل عظیم نابود شده است  .ای حاکمان، گریه و زاری کنید، زیرا جا ه و جلال شما بر باد رفته است .غرش این شیرهای ژیان را بشنوید، چون دره اردن پر شکوهشان ویران شده است.» (تورات عهد عتیق - فصل ذکریا - صفحه 8)

 

 


پس یهودیان اسرائیل فتوای خود را برای بمباران فسفری مردم مظلوم غزه و حمله به مردم لبنان را از کتاب خاخام نوشته تورات عهد عتیق دریافت می کنند! آیا می توان با چنین توصیفاتی تورات را کتابی آسمانی برای هدایت نوع بشر تصور نمود؟ و خدا چه زیبا در سوره توبه می فرماید:


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿28قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿29وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿30


اى کسانى که ایمان آورده‏اید حقیقت این است که مشرکان ناپاکند پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از فقر بیمناکید پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بى‏نیاز مى‏گرداند که خدا داناى حکیم است (28) با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانیده‏اند حرام نمى‏دارند و متدین به دین حق نمى‏گردند کارزار کنید تا با خوارى به دست‏خود جزیه دهند (29) و یهود گفتند عزیر پسر خداست و نصارى گفتند مسیح پسر خداست این سخنى است که به زبان مى‏آورند و به گفتار کسانى که پیش از این کافر شده‏اند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه بازگردانده مى‏شوند (30)


بازخوانی این متن زیبای استاد خالی از لطف نیست:


«اگر یهود تورات آسمانی ندارد، کنیسه بی‏دغدغه برای فرماندهان نظامی‏اش، جواز کشتار یک میلیون فلسطینی در جنگ غزه  را صادر کرده و پاپ طلایی، نسل کشی مسلمین به دست سربازان کلیسا در عراق و افغانستان را، با نگاهی حمایت گرانه متبرک می‏کند، پس معلوم نیست که با کدام منطق سیاسی و دینی و فرهنگی و حتی اقتصادی، در سرزمین اسلامی ما، برای نمایندگان فرقه‏های بی‏خدا هم کرسی اعلام نظر می‏گذارند و بی‏اعتنا به آیات قرآن که ورود اهل کتاب پیشین، یعنی یهود و نصاری به مراکز رسمی و عبادی مسلمانان را نهی می‏کند، یهود و ارمنی و زردشتی، همگی با هم، دوستانه و در ظرف واحدی پالوده می‏خوریم. بار دیگر یادآور شوم که از زمان ترک یکتاپرستی و ورود به شرک، یهود و نصاری به دورانی بازگشته‏اند که هنوز پیامبر و کتابی برای هدایت آنان ارسال نشده بود. آیا رمز و نیاز کنترل بنی‏اسراییل با ارسال موسای پیامبر و کتاب تورات، اینک گشوده نمی‏شود که وارد کردن عقل و اندیشه و آرامش به میان خون خوارگانی فطری، از ماقبل موسای پیامبر است؟ آیا مسلمانان که به تنها پایگاه جهانی یکتاپرستی وابسته‏اند، دستورالعمل نهایی قرآن در باب نحوه سلوک با اهل کتاب پیشین را فراموش کرده و به یاد نمی‏آورند که یهود و نصاری دشمن اسلام و مسلمانان‏اند و تحقیق و عقیده‏ای را دنبال نکرده و نمی‏کنند، جز این که شرق میانه‏ی اینک مسلمان را هرچه می‏توانند از حقیقت رخ داده‏های تاریخی و هویت و فرهنگ قبل و بعد از دعوت پیامبر، دورتر کنند، زیرا کنیسه و کلیسا بازگشت و معاد برای ادای پاسخ و حساب رسی را باور ندارند.(هواخوری پنج)