کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

سیر کلمه قُلْ در قرآن


با تلاش های فراوان و به مدد الهی توانستیم و با تاثیر از بنیان اندیشی چهره غبار آلود تاریخ و فرهنگ جهان را کنار زدیم و عاملان این اغتشاشات گسترده را سران کنیسه و کلیسا شناختیم و زمانی که قرآن در همه جا هشدار می دهد که آن ها دشمنان اصلی مسلمین هستند، بنابراین باید آنها رارا چنان تحت فشار قرار دهیم که از فرط خواری به دست خود جزیه دهند. این جملات تعارف خداوندی نیست، ولی ظاهرا حتی در حد تعارف نیز در نظر گرفته نشده است.



لیست آیاتی ازقرآن که در آن ها کلمه قل ذکر شده است:


﴿الناس: ١﴾﴿الفلق: ١﴾﴿الإخلاص: ١﴾﴿الکافرون: ١﴾﴿الجن: ٢٥﴾﴿الجن: ٢٢﴾﴿الجن: ٢١﴾﴿الجن: ٢٠﴾﴿الجن: ١﴾﴿الملک: ٣٠﴾﴿الملک: ٢٩﴾﴿الملک: ٢٨﴾﴿الملک: ٢٦﴾﴿الملک: ٢٤﴾﴿الملک: ٢٣﴾﴿التغابن: ٧﴾﴿الجمعة: ١١﴾﴿الجمعة: ٨﴾﴿الجمعة: ٦﴾﴿الواقعة: ٤٩﴾﴿الطور: ٣١﴾﴿الحجرات: ١٦﴾﴿الفتح: ١١﴾﴿الأحقاف: ١٠﴾﴿الأحقاف: ٩﴾﴿الأحقاف: ٨﴾﴿الأحقاف: ٤﴾﴿الزخرف: ٨٩﴾﴿الزخرف: ٨١﴾﴿الشورى: ١٥﴾﴿فصلت: ٥٢﴾﴿فصلت: ٤٤﴾﴿فصلت: ١٣﴾﴿فصلت: ٩﴾﴿فصلت: ٦﴾﴿غافر: ٦٦﴾﴿الزمر: ٦٤﴾﴿الزمر: ٥٣﴾﴿الزمر: ٤٣﴾﴿الزمر: ٣٩﴾﴿الزمر: ٣٨﴾﴿الزمر: ١٥﴾﴿الزمر: ١٣﴾﴿الزمر: ١١﴾﴿الزمر: ١٠﴾﴿الزمر: ٩﴾﴿الزمر: ٨﴾﴿ص: ٨٦﴾﴿ص: ٦٧﴾﴿ص: ٦٥﴾﴿الصافات: ١٨﴾﴿یس: ٧٩﴾﴿فاطر: ٤٠﴾﴿سبإ: ٥٠﴾﴿سبإ: ٤٩﴾﴿سبإ: ٤٨﴾﴿سبإ: ٤٧﴾﴿سبإ: ٤٦﴾﴿سبإ: ٣٩﴾﴿سبإ: ٣٦﴾﴿سبإ: ٢٧﴾﴿سبإ: ٢٦﴾﴿سبإ: ٢٤﴾﴿سبإ: ٣﴾﴿الأحزاب: ٦٣﴾﴿الأحزاب: ٣٢﴾﴿الأحزاب: ١٧﴾﴿السجدة: ٢٩﴾﴿السجدة: ١١﴾﴿الروم: ٤٢﴾﴿العنکبوت: ٥٢﴾﴿العنکبوت: ٥٠﴾﴿العنکبوت: ٢٠﴾﴿القصص: ٧٥﴾﴿القصص: ٧٢﴾﴿القصص: ٧١﴾﴿القصص: ٤٩﴾﴿النمل: ٩٢﴾﴿النمل: ٧٢﴾﴿النمل: ٦٩﴾﴿النمل: ٦٤﴾﴿الشعراء: ٢١٦﴾﴿الفرقان: ٧٧﴾﴿الفرقان: ٥٧﴾﴿الفرقان: ١٥﴾﴿الفرقان: ٦﴾﴿النور: ٥٤﴾﴿المؤمنون: ٨٩﴾﴿المؤمنون: ٨٨﴾﴿المؤمنون: ٨٧﴾﴿المؤمنون: ٨٦﴾﴿المؤمنون: ٨٥﴾﴿الحج: ٧٢﴾﴿الحج: ٤٩﴾﴿الأنبیاء: ١٠٩﴾﴿الأنبیاء: ١٠٨﴾﴿الأنبیاء: ٤٥﴾﴿الأنبیاء: ٤٢﴾﴿الأنبیاء: ٢٩﴾﴿الأنبیاء: ٢٤﴾﴿طه: ١٣٥﴾﴿طه: ١٠٥﴾﴿مریم: ٧٥﴾﴿الکهف: ١١٠﴾﴿الکهف: ١٠٣﴾﴿الکهف: ٨٣﴾﴿الکهف: ٢٤﴾﴿الإسراء: ١٠٧﴾﴿الإسراء: ١٠٤﴾﴿الإسراء: ٩٦﴾﴿الإسراء: ٩٣﴾﴿الإسراء: ٨٤﴾﴿الإسراء: ٨١﴾﴿الإسراء: ٦١﴾﴿الإسراء: ٥١﴾﴿الإسراء: ٥٠﴾﴿النحل: ١٠٢﴾﴿الحجر: ٨٩﴾﴿ابراهیم: ٣٠﴾﴿الرعد: ٤٣﴾﴿الرعد: ٣٦﴾﴿الرعد: ٣٣﴾﴿الرعد: ٣٠﴾﴿الرعد: ٢٧﴾﴿الرعد: ١٦﴾﴿یوسف: ١٠٨﴾﴿هود: ٤٠﴾﴿هود: ٣٥﴾﴿هود: ١٣﴾﴿یونس: ١٠٨﴾﴿یونس: ١٠٤﴾﴿یونس: ١٠٢﴾﴿یونس: ٦٩﴾﴿یونس: ٥٩﴾﴿یونس: ٥٨﴾﴿یونس: ٥٣﴾﴿یونس: ٥٠﴾﴿یونس: ٣٨﴾﴿یونس: ٣٥﴾﴿یونس: ٣٤﴾﴿یونس: ٣١﴾﴿یونس: ٢٠﴾﴿یونس: ١٨﴾﴿یونس: ١٥﴾﴿التوبة: ١٢٩﴾﴿التوبة: ٩٢﴾﴿التوبة: ٨١﴾﴿التوبة: ٦٥﴾﴿التوبة: ٦١﴾﴿التوبة: ٥٣﴾﴿التوبة: ٥٢﴾﴿التوبة: ٢٤﴾﴿الأعراف: ٢٠٣﴾﴿الأعراف: ١٨٧﴾﴿الأعراف: ١٥٨﴾﴿الأعراف: ٣٣﴾﴿الأعراف: ٣٢﴾﴿الأعراف: ٢٩﴾﴿الأعراف: ٢٨﴾﴿الأنعام: ١٦٤﴾﴿الأنعام: ١٦٢﴾﴿الأنعام: ١٦١﴾﴿الأنعام: ١٥٢﴾﴿الأنعام: ١٥١﴾﴿الأنعام: ١٥٠﴾﴿الأنعام: ١٤٩﴾﴿الأنعام: ١٤٨﴾﴿الأنعام: ١٤٤﴾﴿الأنعام: ١٤٣﴾﴿الأنعام: ١٣٥﴾﴿الأنعام: ١٠٩﴾﴿الأنعام: ٩١﴾﴿الأنعام: ٧١﴾﴿الأنعام: ٦٥﴾﴿الأنعام: ٦٣﴾﴿الأنعام: ٥٧﴾﴿الأنعام: ٥٦﴾﴿الأنعام: ٥٤﴾﴿الأنعام: ٥٠﴾﴿الأنعام: ٤٧﴾﴿الأنعام: ٤٦﴾﴿الأنعام: ٤٠﴾﴿الأنعام: ٣٧﴾﴿الأنعام: ١٩﴾﴿الأنعام: ١٥﴾﴿الأنعام: ١٤﴾﴿الأنعام: ١١﴾﴿المائدة: ١١٧﴾﴿المائدة: ١١٦﴾﴿المائدة: ٧٧﴾﴿المائدة: ٧٦﴾﴿المائدة: ٦٨﴾﴿المائدة: ٦٠﴾﴿المائدة: ٥٩﴾﴿المائدة: ١٨﴾﴿المائدة: ١٧﴾﴿المائدة: ٧﴾﴿المائدة: ٤﴾﴿النساء: ١٥٤﴾﴿النساء: ٧٨﴾﴿النساء: ٧٧﴾﴿آل‌عمران: ١٨٣﴾﴿آل‌عمران: ١٦٨﴾﴿آل‌عمران: ١٦٥﴾﴿آل‌عمران: ١٥٤﴾﴿آل‌عمران: ١١٩﴾﴿آل‌عمران: ٩٩﴾﴿آل‌عمران: ٩٨﴾﴿آل‌عمران: ٩٥﴾﴿آل‌عمران: ٩٣﴾﴿آل‌عمران: ٨٤﴾﴿آل‌عمران: ٧٣﴾﴿آل‌عمران: ٦٤﴾﴿آل‌عمران: ٦١﴾﴿آل‌عمران: ٣٢﴾﴿آل‌عمران: ٣١﴾﴿آل‌عمران: ٢٩﴾﴿آل‌عمران: ٢٠﴾﴿آل‌عمران: ١٥﴾﴿البقرة: ٢٢٢﴾﴿البقرة: ٢٢٠﴾﴿البقرة: ٢١٩﴾﴿البقرة: ٢١٧﴾﴿البقرة: ٢١٥﴾﴿البقرة: ١٨٩﴾﴿البقرة: ١٤٠﴾﴿البقرة: ١٣٩﴾﴿البقرة: ١٣٥﴾﴿البقرة: ١٢٠﴾﴿البقرة: ١١١﴾﴿البقرة: ٩٧﴾﴿البقرة: ٩٤﴾﴿البقرة: ٩٣﴾﴿البقرة: ٩١﴾﴿البقرة: ٨٠﴾﴿البقرة: ٧٣﴾﴿البقرة: ٦٥﴾﴿البقرة: ٦١﴾﴿البقرة: ٦٠﴾﴿البقرة: ٥٨﴾﴿البقرة: ٥٥﴾﴿البقرة: ٣٨﴾﴿البقرة: ٣٦﴾﴿البقرة: ٣٥﴾﴿البقرة: ٣٤﴾


حال به بررسی سیر کلمه قل می پردازم که دستورات خداوند  بر محمد است. در این آیات می توان خطاب کلمه قل را به روشنی فهیمد. با توجه به معنی مستقیم آیات، مشرکین (همان اهل کتابپیشین یعنی یهود و نصارا) به هر بهانه ای پیامبر اسلام را تحت فشار قرار می داده اند و از ایشان سوالات مختلفی می پرسیدند و به ایجاد جدل و اغتشاش می پرداختند.

تذکر می دهم که رویارویی با اهل کتاب پیشین (که از نظر الهی تا حد نجس پایین کشیده شده اند) بسیار مورد توجه و تذکر قرار گرفته شده است.



نتیجه بسیار مهم در تکرار کلمه «قل» برای محقق این است که پاسخگوی تمامی سوالات مشرکین از شخص پیامبر، خداوند بوده  و حضرت محمد تنها به ابلاغ این دستورات پرداخته و نقش دیگری در این بین نداشته است.

«و رسول جز پیام رسانی وظیفه ندارد و خداوند از آشکار و نهان تان آگاه است.» (مائده، 99)

«از تو در باب زمان وقوع قیامت پرسیده اند. تو در جایگاه جواب نیستی. امری است که به خداوند برمی گردد. تو فقط به ترسنده از آن هشدار می دهی». (نازعات، 42 تا 45)

 «از تو درباره روح سئوال می کنند بگو روح یک امر خداوندی است حال آن که به شما اندکی از علم داده اند.» (اسرا، 85)

 

در یادداشت «اسلام و شمشیر56» این مسائل تذکر داده شده بود.


اگر سه آیه درج شده در بالا را چندین بار بخوانید خواهید فهمید  رسول جز پیام رسانی وظیفه ندارد و در جایگاه جواب نیست. پس می توان با کمال اطمینان تمامی احادیث منتسب به رسول الله را به باد داد و دست های آلوده دشمنان قسم خورده اسلام را رو کرد.


اکنون عده ای برای انحراف اذهان می گویند: «آن احادیثی قابل قبول هستند که با گفته های قرآن در یک امتداد باشند


باید به این سوالات گردن کلفت جواب دهند که:

اولا ) منبع اورجینال درج احادیث نقل شده را کجا بیابیم؟ و اسناد به چه خطی و با چه ابزاری و بر روی چه ماتریالی نوشته شده اند؟

(چنین اسنادی در اختیار هیچ مذهب و گروه و فرقه ای در جهان نیست.)


دوما) وقتی خداوند محمد را از مداخله هایی خارج از ابلاغ آیات قرآن منع کرده است، چرا باید به احادیث هم معنی قرآن روی آوریم؟ چرا قرآن را کنار بگذاریم و دنبال این قبیل اباطیل که عیارش بر همگان آشکار است متوسل شویم؟


در نتیجه هیچ منبعی به غیر از قرآن برای مسلمین نمی تواند حجتی برای فعل و عدم فعل موضوعی باشد.


وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

 


وَمَا أَدْرَاکَ ...


تاکیدات مکرر خداوند در آیات قرآن برای جلوگیری از ورود آدمی به مباحثی که سررشته ای در آن ها ندارند به حدی است که باید  آن ها را مورد توجه قرار داد و بررسی کرد که چرا بر خلاف آنچه قرآن به محمد تذکر می دهد که مثلا: «و تو چه دانی که شب قدر چیست؟» و یا نمونه هایی از این دست، چرا عده ای در کار تفسیر و تاویل تراشی برای این قبیل آیات نیز  بی کار ننشسته اند و علی رغم توصیه الهی نسبت به عدم درک مواردی چند، حتی اظهار نظرهای حضرات مفسر در این نمونه ها نیز ادامه داشته است؟!


1- وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ ﴿القارعة: 10﴾
2- وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿المدثر: 27﴾

3- وَمَا أَدْرَاکَ مَا سِجِّینٌ ﴿المطففین: 8﴾

4- وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿الطارق: 2﴾

5- وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿الهمزة: 5﴾

6- وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿البلد: 12﴾

7- وَمَا أَدْرَاکَ مَا عِلِّیُّونَ ﴿المطففین: 19﴾

8- وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿الحاقة: 3﴾

9- وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿القارعة:3﴾

10- وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿الإنفطار: 17﴾

۱۱- وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿المرسلات:١۴﴾
۱۳- وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿القدر: ٢﴾

به تفاسیر ارائه شده مفسرین قرآنی در باب این آیات وارد نمی شوم و فقط به این آیه ها از قرآن اشاره می کنم که می گوید:


«اوست کسى که این کتاب را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آیات محکم است آنها اساس کتابند و دیگر متشابهاتند، اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏ جویى و طلب تاویل آن از متشابه آن پیروى مى‏ کنند با آنکه تاویلش را جز خدا کسی نمی داند، ریشه ‏داران در دانش مى‏ گویند ما بدان ایمان آوردیم همه ز جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى ‏شود.» (آیه 7 سوره آل عمران)


«آیا جز در انتظار تاویل آنند روزى که تاویلش فرا رسد کسانى که آن را پیش از آن به فراموشى سپرده‏ اند مى‏ گویند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند پس آیا ما را شفاعتگرانى هست که براى ما شفاعت کنند یا  بازگردانیده شویم تا غیر از آنچه انجام مى ‏دادیم انجام دهیم به راستى که به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ مى ‏ساختند از کف دادند.» (آیه 53 سوره اعراف)


«بلکه چیزى را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانى که پیش از آنان بودند همین گونه تکذیب کردند پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.» (آیه 39  سوره یونس)



حال عده ای را درمی یابیم که بدون توجه به این کلام های خداوندی در قرآن و با اصراری عجیب، به سه روز ازاین 365 روز سال  که  لیالی قدر نام گذاری کرده اند بسیار دلخوش اند. اما جالب اینجاست که در غالب این سه شب نیز قرآن را به کنار گذاشته شده و در حال مدیحه سرایی بر امامی هستند که گویا بنابر قول تاریخ نویسان یهودی در مسجد کوفه ترور شده است! شهر کوفه ای که نمی توان آثاری از قدمت و حضور فراتر از چند سده اخیر آن را اثبات نمود.


آیا وقت آن نرسیده است که این فرستاده عظیم الهی را از ورق بزنیم و به مفاهیم موجود در آن نگاهی بیندازیم؟ آیا بر سر کوفتن های بی نتیجه و گریه و زاری کردن های بی مورد، کلید حل مشکلات جوامع اسلامی خواهد بود؟


«این است کتابى که در آن هیچ تردیدى نیست مایه هدایت تقواپیشگان است.» (آیه 2 سوره بقره)

باز قضیه معروف تکرار دروغ و قبول جعلیات !


متاسفانه عده ای برای شنیدن دروغ های رنگارنگ زیاد دلخوش هستند و با وجود اثبات نیمه کاره بودن تخت جمشید و نوکنده بودن کتیبه بیستون، از هخامنشیان جعلی و شکوه امپراتوریشان سخن می گویند.


زمانی که قوم و ملتی تعقل را کنار گذاشت و دچار توهماتی شد که دشمنانش برای رسیدن به اهداف خود به آن ها دامن می زنند، برای جبران تنگدستی به هر چیزی دست دراز می کند و در ذهن خود را متمدن ترین و اصیل ترین و قدیمی ترین مردم جهان می شناسد. در زیر دو نمونه از حفاری های حقه بازی برای تولید شکوه و عظمت تاریخ تورک و فارس را مشاهده می کند. کشف این آثار در دل بیابان، بدون اینکه متعلقات دیگر آن را نیز نشان دهند، در نوع خود بی نظیر است.



آیا قوم پرستان به این همه حقه بازی توجه نمی کنند و به راحتی از کنار آن می گذرند؟


لینک این مطلب در سایت قیرمیز